17 اسفند 1387 / 9 ربیع الاول 1430 / 7 مارس 2009
17 اسفند 1387 / 9 ربیع الاول 1430 / 7 مارس 2009
17 اسفند 1387 / 9 ربیع الاول 1430 / 7 مارس 2009 |
|
درپي كشتار وحشيانه مردم مسلمان و انقلابي تبريز به دست نظاميان رژيم ستمشاهي اكثردانشگاهها و مدارس متوسطه درسراسرايران براي اعتراض به اين اعمال غيرانساني به مدت يك هفته با تحريم كلاسهاي درس به حالت تعطيل واعتصاب عمومي درآمدند. |
|
|
|
|
|
« ابن خير» محدث، صاحب فهرستي مشهور در قرطبه در گذشت. او از مردم اشبيليه آندلس بود وبا تحمل رنج سفرهاي متعدداز دانش علماو بزرگان سرزمينهاي مختلف بهره برد و سر انجام به گستردگي دانش وصف شد. اثار ابن خير حاشيه برصحيح مسلم را مي توان نام برد اما عمده شهرت او به واسطه كتاب فهرسة است . اين كتاب حاوي اطلاعات ارزشمندي در باب آموزشهاي علمي رايج در اسپانياي اسلامي در قرن 6هجري قمري،مراجع تدريس آن دوران و مكانهاي آموزشي است. |
« ملاّ عبدعلي بيرجندي» رياضيدان ومنجم بزر اوخر قرن نهم هجي قمري شرح بر كتاب تذكره النصريه در هيئت را به پايان رساند . بيرجندي در خدمت چند تن از علماي قرن 9 دانش هاي عقلي و نقلي را در هرات آموخت وسپس بر كتابهاي مشهور شرح نوشت. وي علاوه براين شرح ها ، خود تاليفاتي دارد كه از ارزش بسيار برخودار است . اما شرح بير جندي بر كتاب تذكره النصريه اثر خواجه نصير الدين طوسي ارزش ويژه اي دارد زيرا بسياري از پيچيدگي هاي اين كتاب را شرح داده و مطالب رابراي خواننده كتاب ساده روان كرده است. |
|
نيروهاي مسلح آلمان نازي وارد منطقه خلع سلاح شده رناني شدند و بدين ترتيب اولين تجاوز نظامي نيروهاي نازي درقرن20ميلادي روي داد. سپاهيان آلماني به فرمان آدلف هيتلرمقررات ورساي و معاهده لوكارنو را زيرپا گذاشتند و به اين منطقه وارد شدند. برطبق معاهدات ورساي و لوكارنو منطقه رناني كه مورد اختلاف آلمان و فرانسه بود بي طرف اعلام شده بود اما نيروهاي آلماني اين منطقه را كه عرض آن 50 كيلومتر بود دراين روزاشغال كردند. |
كانال سوئز معتبرترين و مهمترين معبردريايي شرق قارّه اِفريقا ازمبارزههاي طولاني و پيگيرملت مسلمان مصربارديگرافتتاح شد. درپي ملي شدن كانال سوئزدرسال1956ميلادي به فرمان جمال عبدالناّصر رژيم اشغالگر قدس و قواي انگليس و فرانسه به خاك مصردرشبه جزيره سينا حمله كرد تا خليج عقبه را برروي كشتي هاي رژيم صهيونيستي بازكنند. درپي اين جنگها شبه جزيره سينا به تصرف آنها درآمد ولي با تهديد شوروي سابق و فشارسازمان ملل متحد قواي اشغالگر قدس ازشبه جزيره سينا خارج شدند. ازاين پس كانال سوئز كه درياي مديترانه را به درياي سرخ و درنتيجه اقيانوس هند متصل ميكند بطوركامل دراختياردولت مصركه درجنگ پيروزشده بود، قرارگرفت. |
علامه فيلسوف احمد محمد حيدر، اديب و مفسرسوري بدرود حيات گفت. او دردامان خانوادها ي با تقوا پرورش يافت و ابتدا ادبيات عرب و تاريخ را فراگرفت و به مدد حافظه قوي خود نهج البلاغه را ازحفظ كرد. علامه احمد حيدر علاوه برديوان اشعارتأليفاتي چون«النَّغَمُ القُدسي، التَّكوينُ و التَّجَّلي و كِتابُ الخَيرات» دارد كه دربيان فضايل اميرالمؤمنين و ائمّه اطهار(ع) است. |
قدّيس توماس آكويْناس، معروف به حكيم آسماني و يكي از بزرگترين قدّيسان كاتوليك، در سال 1226م در نزديكي شهر ناپْلْ ايتاليا در خانوادهاي از طبقه ممتاز به دنيا آمد. وي در ابتدا در صومعه به فراگيري علوم مذهبي پرداخت و سپس در دانشگاه شهر ناپل به تحصيل فلسفه مشغول شد. آكويناس در دوران تحصيلْ غالباً خاموش و متفكر بود و پس از اتمام تحصيلات به مطالعه آثار فلسفي روي آورد، تا اينكه به نشر افكار خود مشغول گرديد. توماس آكويناس معتقد بود كه الهيات و علوم، تناقضي با يكديگر ندارند زيرا سر و كار هر دو با حقيقت است و حقيقت هم قابل تجزيه نيست. وي بر اساس همين تفكر، به نوشتن شرح و تفسيرهايى بر آثار ارسطو پرداخت و كوشيد تا ميان فلسفه مابعدالطّبيعه ارسطويى با عقايد مسيحي و اخلاق يهوديت تلفيقي به وجود آوَرَد. اين عمل، يكي از بزرگترين كارهايى است كه در فلسفه صورت گرفته است و برجستهترين مرحله فلسفه مدرسي و نظرات مطرح شده در مدارس قرون وسطي به شمار ميرود. در فلسفه مَدْرسي، كه نظام فلسفي قدماي كليسا بود، ايمان بر عقل ترجيح داده ميشد و عقل، متكي بر ايمان قلمداد ميگرديد. آكويناس همچنين از آراء ابن رشد، فيلسوف مسلمان اندلسي، استفاده بسيار كرد و نظرات علمي خود را نيز بر آن افزود. او از اين مسير، تركيبي به وجود آورد كه نزديك به چهارصد سال، فلسفه رسمي حوزههاي علمي و مذهبي اروپا بود و هنوز هم در ميان دانشپژوهاني كه مقيد به اصول ديانت كاتوليك هستند، محترم و معتبر است. آكويناس مانند نويسندگان انجيل معتقد بود كه بزرگترين خير و سعادت براي بشر، سير به سوي كمال الهي است. وي همچنين همانند ارسطو بر اين عقيده بود كه در درون هر كس، صورتي يا نيرويى وجود دارد كه قادر است او را به فرشتهاي تبديل كند. اكويناس علي رغم دارا بودن خانوادهاي ثروتمند و بانفوذ، از جامعه فاصله گرفت و نظام انديشهاي خود را برپا كرد. برخي از عقايد او عبارت از اين است كه ميگفت: اگر شما به خوبي و نيكي خداوند ايمان داشته باشيد ميتوانيد براي عالَمي كه اجزاي آن با هماهنگي در كارند و حقيقت اعلاي آن، رستگاري روح جاويدان آدمي است، يك فلسفه عقلاني طرح كنيد. او ميگفت: در حقيقت، ما به اين جهان آمدهايم تا از راه استيلا بر بديها به نيكيها دست يابيم. زيرا بدي، تلاش براي جدا ساختن انسان از انسان، و انسان از خداست، اما نيكي، حاصل وحدت مجدد ميان خدا و انسان است. در اين ميان نيروي محركي كه ما را ياري ميرساند، عشق الهي به مخلوقات خود ميباشد. وي معتقد بود كه در خداوند، مادهْ به معني جنبه نقص وجود ندارد و تنها صورت يا كمال راه دارد. كليسا تا مدتها از پذيرفتن آراء آكويناس خودداري ميكرد، ولي سرانجام فلسفه او را كه توميسم نام داشت پذيرفت. بزرگترين خدمت توماس اكويناس به پيشرفت علوم، توجه فوق العاده وي به مذهب اصالت عقل است. او ميگفت دليل و منطقْ عاليترين وسيله در راه بسط مرزهاي دانش بشري است. همين طرز تفكر بود كه موجب شد علم و دانش كه مدت مديدي در اروپا از اعتبار افتاده بود و ميراث كفر و بتپرستي تلقي ميشد بار ديگر مورد توجه قرار گيرد و ارزش يابد. آكويناس، زندگي و حيات پس از مرگ را لازم ميدانست و آن را ادامه حيات انسان ميشمرد. توماس آكويناس سرانجام در هفتم مارس 1274م در 48 سالگي درگذشت. با اين حال، وي از كوتاهي كتاب زندگي خود در اين جهان متاسف نبود و ميگفت: اگر خداوند مرا در سني كمتر از ديگران، داناييِ بيشتر عطا كرده است، براي آن است كه ميخواسته است، زودتر مرا به سوي جلال و عظمت خود باز خوانَد. |
كشور افريقايى مراكش از نيمه دوم قرن 19م به طور پراكنده مورد تجاوز دول اروپايى قرار ميگرفت و به ويژه اسپانيا توانست به امتيازاتي در اين منطقه دست يابد. با آغاز قرن بيستم دولتهاي انگلستان، فرانسه، آلمان و اسپانيا به صورت رسميتر و آشكاري وارد صحنه جغرافيايى اين كشور شدند. اين امر در حالي صورت ميگرفت كه بر سر تسلط كامل بر كشور مراكش ميان دول اروپايى اختلافاتي برپا شده بود. در نهايت در 7 مارس 1912م ميان سلطان وقت مراكش و دولت فرانسه توافقنامهاي امضا شد كه به موجب آن، تحت الحمايگي مراكش توسط فرانسه رسميت مييافت و فرانسه نيز متعهد ميشد منافع اسپانيا در اين منطقه را تامين نمايد و متصرفات اسپانيا در مراكش را محترم بشمارد. در اين ميان، با وجود اينكه دولتهاي سرسپرده استعمار، در مراكش به حكومت رسيدند، اما مبارزات مردم و از جمله قيام عبدالكريم ريفي و حوادث پس از جنگ جهاني دوم باعث شد تا كشور مراكش (مغرب) پس از حدود نيم قرن از سلطه فرانسه آزاد شده و در سال 1956م اعلام استقلال نمايد.(ر.ك: 2 مارس) |
|
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}